رفته بودیم خواستگاری واس داداشم
دیدیم عروس نشسته خیلی ریلکس با شلوار لی و تی شرت...
مامانم تو گوشم گفت:خوبه والا نه شرمی نه حیایی...
همینجوری داش میگفت که عروس با چادر از اشپزخونه چایی به دست اومد!!
هیچی دیگه فهمیدیم داداش عروس بوده...
نظرات شما عزیزان:
ان روزا فرق دخترو پسرو نمیشه فهمید!
پاسخ:واقعا هم